کد مطلب:193095
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:101
سبب سجده ی شکری که حضرت علی انجام داد چه بود؟
فضل بن ربیع گوید: منصور (دوانیقی) قبل از رسیدن به حكومت مانند كسی كه كاملا مرید امام صادق - علیه السلام - باشد، بود. (منصور) می گوید: در دوران حكومت مروان الحمار از امام صادق - علیه السلام - راجع به علت سجده ی شكری كه علی - علیه السلام - انجام داد سؤال كردم.
حضرت در پاسخ از پدرشان امام باقر - علیه السلام - و آن حضرت از پدرش علی بن الحسین - علیه السلام - و او از پدرش حسین - علیه السلام - و آن حضرت از پدرش علی بن ابی طالب - علیه السلام - روایت كرد كه: رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - او را به مأموریت فرستاد، و ایشان آن مأموریت را به خوبی انجام داد و در راه آن متحمل سختی زیادی شد، و هنگامی كه از آن مأموریت بازگشت، به مسجد آمد، در حالی كه رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - عازم مسجد جهت نماز بود و با ایشان نماز خواند.
هنگامی كه از نماز بازگشت نزد رسول اكرم - علیه السلام - آمد، پیامبر گرامی، او را در آغوش گرفت، سپس از جریان سفر و مأموریت و آنچه انجام داده بود از او سؤال نمود.
و چون حضرت امیر - علیه السلام - ماجرای سفر را برای رسول اكرم - صلی الله علیه و آله و سلم - بازگو می كرد، چهره ی ایشان از خوشحالی باز می شد و آثار سرور بر آن آشكار می شد.
هنگامی كه از گزارش سفر فراغت حاصل كرد پیامبر اكرم - صلی الله علیه و آله و سلم - به او فرمود: ای ابوالحسن می خواهی به تو بشارتی بدهم؟
حضرت امیر فرمود: پدر و مادرم فدایت شوند؛ چه بسا بشارت به من داده ای!
حضرت رسول - صلی الله علیه و آله و سلم - فرمود: جبرئیل هنگام ظهر به من نازل شد و به من گفت: ای محمد؛ این پسرعم تو است كه اینك بر تو وارد خواهد شد، و
[ صفحه 170]
خداوند عزوجل مسلمانان را به وسیله ی او امتحان و آزمون خوبی كرده است، و او در این سفر و مأموریت چنین و چنان كرد، و تمام آنچه را كه تو برایم گفتی بازگو كرد، سپس جبرئیل به من گفت:
ای محمد؛ از اولاد آدم كسانی نجات یافتند كه شیث بن آدم را كه وصی پدرش آدم بود دوست داشتند، و پیروی كردند، و خود شیث هم به وسیله ی پدرش آدم نجات یافت، و آدم به وسیله ی خدا نجات یافت.
ای محمد؛ هر كس سام بن نوح را كه وصی پدرش نوح بود دوست داشت و از او پیروی می كرد به وسیله ی سام نجات یافت، و سام به وسیله ی نوح نجات یافت، و نوح به وسیله ی خدا نجات یافت. [1] .
ای محمد؛ هر كس اسماعیل بن ابراهیم خلیل الرحمان، كه وصی پدرش ابراهیم بود، را دوست داشت و از او پیروی كرد به وسیله ی اسماعیل نجات یافت، و اسماعیل به وسیله ی ابراهیم نجات یافت، و ابراهیم به وسیله ی خدا نجات یافت.
ای محمد؛ هر كس یوشع بن نون كه وصی موسی بود دوست داشت و از او پیروی كرد به وسیله ی یوشع نجات یافت، و یوشع به وسیله ی موسی نجات یافت و موسی به وسیله ی خدا نجات یافت.
ای محمد؛ هر كس شمعون الصفا كه وصی عیسی بود دوست داشت و از او پیروی كرد به وسیله ی یوشع نجات یافت و یوشع به وسیله ی عیسی نجات یافت و عیسی به وسیله ی خدا نجات یافت.
ای محمد؛ هر كس كه علی - علیه السلام - وزیر تو در حیاتت و وصی تو پس از وفاتت را دوست بدارد و پیروی كند به وسیله ی علی - علیه السلام - نجات یابد و علی - علیه السلام - به وسیله ی تو نجات یافت و تو به وسیله ی خدای عزوجل نجات یافتی.
ای محمد، خدا تو را سید انبیاء و علی - علیه السلام - را سید اوصیا و بهترین آنان قرار داد، و امامان را از ذریه ی شما قرار داد تا زمانی كه خدا شما را وارث زمین و
[ صفحه 171]
آنچه بر اوست قرار دهد.
اینجا بود كه علی - علیه السلام - سجده ی شكر انجام داد، و زمین را به شكرانه ی خدای متعال بوسید.
سپس امام صادق - علیه السلام - اضافه فرمودند: خدای عزوجل محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین - علیهم السلام - را به طور اشباح (و موجودات نورانی) آفرید، كه آنان خدا را در مقابل عرش او تسبیح و تمجید می گفتند چهارده هزار سال پیش از آنكه آدم را بیافریند، سپس آنها را نوری قرار داد و از اصلاب و پشتهای مردان خوب به ارحام مادران خوب و پاك در دورانی پس از دورانی منتقل نمود.
و هنگامی كه خدای عزوجل خواست فضل و برتری آنها را بیان كند، و ما را با منزلت آنان آشنا سازد، و حق آنان را بر ما واجب كند آن نور را دو قسمت نمود:
قسمی را در عبدالله بن عبدالمطلب قرار داد، و از آن محمد سید انبیاء و خاتم مرسلین شد، و نبوت را در او قرار داد.
و قسم دوم را در عبد مناف، یعنی ابوطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف قرار داد، و از او علی امیرالمؤمنین - علیه السلام - و سید اوصیاء به وجود آمد.
و رسول اكرم - صلی الله علیه و آله و سلم - او را متولی امور خود، و وصی و جانشین و خلیفه، و شوهر دخترش و ادا كننده ی دین اش، و برطرف كننده ی غم و همّش، و برآورنده ی وعده اش و یاری دهنده ی دینش قرار داد. [2] .
[1] دلائل الامامه، ص 55.
[2] بحارالأنوار: ج 35 ص 26 ح 23.